خلاصه ای از جورج بلوز
در زمانی که هنر عالی با جامعه عالی برابری می شد، جورج بلوز الهام خود را در زندگی طبقات کارگر یافت. نیویورک او، که با قلم موهای وسیع و نقاشی های امپرسیونیستی ارائه شده بود، شهری در حال ساخت و پر از میله ها و کوچه های پنهان بود. بلوز تحت هدایت مربی خود رابرت هنری، یکی از نقاشان گروهی بود که نام مدرسه اشکان را برگزید. این گروه در خیابانهای کلانشهر سوژههای غنی پیدا کردند و موضوعات روزمره شهری خود را با رنگآمیزیهای اغلب تاریک و ژستای برخورد میکردند. بلوز پس از الهام گرفتن بیشتر از بازدیدهای تابستانی از مین، در اواخر زندگی حرفهای خود به خاطر تعدادی مناظر شگفتانگیز، گاهی خشن، خشکی و دریا شناخته شد. نیمه دوم زندگی حرفه ای او به عنوان یک نقاش با مجموعه ای از سنگ نگاره ها تکمیل شد که به افزایش محبوبیت او در میان مردم آمریکا کمک کرد.
دستاوردهای او
بلوز را میتوان چیزی انقلابی در نظر گرفت، زیرا او از پویایی و انرژی محیط شهری خود برای به چالش کشیدن بتهای رمانتیکی که تا کنون مشخصههای جهتهای هنری کشور، مانند امپرسیونیسم آمریکایی، بود، به چالش میکشد.
بیلوز که در دوران جوانی خود یک ورزشکار ماهر بود (او حرفه ای در ورزش حرفه ای را رد کرد تا نقاش شود)، شاید بیشتر به خاطر چندین اثر با مضمون ورزشی و به ویژه مجموعه ای از نقاشی های بوکس شناخته شده است. اگرچه او ادعا میکرد که چیزی در مورد قوانین و سنتهای آن نمیداند، اثر امضاکنندهاش، گوزن در شارکی، شامل یک مسابقه غیرقانونی بود که به دلیل بیرحمی خامش به سمت آن کشیده شد. بسیاری نقاشیهای بوکس او را بهعنوان قیاس کاملی برای آزمایشها و مصیبتهای بقای شهری طبقه کارگر خواندهاند.
در حالی که درست است که هنر شهری او ریشه در مضامین رئالیسم اجتماعی داشت، آثار بلوز آمادگی خود را برای پرداختن به طیفی از موضوعات و آزمایش رنگها و چیدمانهای ترکیبی جدید نشان میدهد. ترجیح او برای قلم موهای گسترده نشان دهنده تعهد او به آزادی بیان هنری و اعتقاد به این بود که هنرمندان باید آزادانه آثار خود را بدون فشار آکادمی ها و هیئت داوران جوایز به نمایش بگذارند.
اگرچه او بیشتر به خاطر نقاشی های ورزشی و شهر و مناظرش شناخته شده است، بلوز در طول زندگی حرفه ای خود پرتره های متعددی تولید کرد. پرترههای بلوز که بیشتر بر اعضای خانواده و دوستان متمرکز شدهاند، از نظر سبک از آثار امپرسیونیستتر او متمایز میشوند، زیرا او رنگهای خود را با لمس بسیار ظریفتر و توجه به جزئیات دقیقتر به کار میبرد.
برخلاف بسیاری از هنرمندان در آن زمان، بلوز هرگز نیازی به سفر به اروپا برای نقاشی احساس نکرد. در عوض الهام او از تنوع غنی ای بود که در آمریکا یافت می شد. علاوه بر جذابیت شهر نیویورک، و زمان صرف شده برای نقاشی پرتره، موضوعات بلوز اغلب از مکانهای داخلی زیادی که در طول زندگیاش بازدید میکرد، کشیده میشد. از جمله کالیفرنیا، Catskills، لانگ آیلند، مین، و رود آیلند.
دوره بعد
در حالی که نقاشیها عنصر کلیدی محصول بلوز در طول زندگی حرفهایاش باقی ماندند، هنرمند در دهه آخر زندگیاش به لیتوگرافی علاقه نشان داد. او دستیار مطبوعاتی به نام جورج سی میلر را استخدام کرد تا در استودیوی خود با او کار کند و در سال 1916 لیتوگرافی هایش را با موفقیت به نمایش گذاشت. مانند نقاشی هایش، موضوعات چاپ سنگی او نیز متنوع بود، از جمله مجموعه ای از هجده اثر در مورد وحشت. از جنگ جهانی اول. او چندین تصویر از گردش ها و گردهمایی های اجتماعی و بعداً چندین پرتره خانوادگی را به اینها اضافه کرد.
بیلوز که اغلب به دنبال پناه بردن از غبار متراکم شهر بود، سفر مهمی به وودستاک، نیویورک در تابستان 1921 انجام داد. او و خانواده اش چنان شیفته شدند که در آنجا زمین خریدند و در سال 1922 بلوز نقش مهمی ایفا کرد. در ساخت خانه و استودیو وودستاک منبع الهام بزرگی برای هنرمند بود که نتیجه آن بسیاری از نقاشیها و لیتوگرافیهای اواخر دوران حرفهای بود که هنرمند زمانی بیان کرد: «میترسم عادت وودستاک به کار کردن یک ماه یا بیشتر روی یک «شاهکار» را پیدا کنم. آنچه را که خواهیم دید، خواهیم دید».
متأسفانه، بلوز زمان زیادی در Woodstock نخواهد داشت. در تابستان 1924، او دچار معده درد شد و متوجه شد که با آپاندیس خود مشکل دارد. با نادیده گرفتن درد او، و توصیه به دنبال کمک فوری پزشکی، پس از جشن گرفتن سال نو، به سرعت به بیمارستان منتقل شد و چند روز بعد در سن چهل و دو سالگی بر اثر پریتونیت درگذشت.
میراث جورج بلوز
جورج بیلوز با تصاویر تلخ خود از زندگی روزمره در شهر نیویورک نقشی کلیدی در مدرسه اشکان ایفا کرد. نقاشیهای خام بدون عذرخواهی او سابقهای از تجربه شهری را ارائه کردند. علاوه بر این، او از طریق این آثار نشان داد که جنبش های هنر مدرن نیازی به توسعه تنها در اروپا ندارند. در عوض، او به پیشرفت رویکرد منحصر به فرد آمریکایی به نقاشی مدرن رئالیستی کمک کرد که پایه و اساس را برای نسلهای آینده هنرمندان آمریکایی ایجاد کرد.
علاوه بر نقش او به عنوان یک نقاش، میراث بلوز بیشتر با تعهد و پیشرفت او در لیتوگرافی شکل گرفت. او توجه عمومی را به اشکال دیگر هنرسازی نادیده گرفت و موفق شد بازاری برای چاپ سنگی ایجاد کند که زندگی نامه نویس مری سیره هاورستاک درباره آن می نویسد: «بسیاری از دوستانش به او توصیه کردند که وقت خود را تلف نکند، زیرا دیگر کسی سنگ نگاره جمع نمی کرد [...]. اما بیلوز مصمم بود که لیتوگرافی را روی نقشه قرار دهد...». نقاشیها و لیتوگرافیهای بلوز در تمام گالریهای بزرگ آمریکا نگهداری میشوند، در حالی که تابلوی او در سال 1919 سه فرزند در سال 2007 توسط کاخ سفید خریداری شد و اکنون با افتخار در اتاق سبز آویزان است.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”